Friday, July 07, 2006

صدای صبح و ژاله ها


صدای صبح بود و ژاله ها
ردای سرخ بود و ناله ها
مسیح چشم مست تو
روی صلیب کرد مرا
میان ابر و هاله ها
رو به کدام گلشنی
با کدام صبح
طلوع می کنی
به جستجوی این صدا
سر آغاز تمام ناله ها
پر از نم تمام ژاله ها
و غرق در میان عشق تو
یعنی تمام هاله ها

اوین­_بند سیاسی _زمستان 1383فرازی از
حبسیه ی .حدیث بی قراری ماهان.سید علی عالم زاده .ماهان

کوچه ی تو


یک بار دیگر
اندیشه کنان و مبتلا
در هزیان و تب دوریت
می شنوم
صدای آن کوچه ی آشنا را
می شناسمش من آن زاویه ها و گوشه را
نوای برگ زرد زیرپا
موسیقی ی متن قصه و منتهای ما
پنجره ات را می نگرم
هنوز هم غبار آلود و بسته است
اوین­_بند سیاسی _زمستان 1383فرازی از حبسیه ی .حدیث بی قراری ماهان
سید علی عالم زاده .ماهان